پیر عریان
نویسنده:
جمشید شیرانی
درباره:
بابا طاهر
امتیاز دهید
پیر عریان: زندگی و ترانههای باباطاهر عربان
چیزی حدود یک هزاره از حضور احتمالی عارفی وارسته و ترانه سرایی شوریده به نام نامی باباطاهرعریان همدانی می گذرد و هنوز کاوشگران و باستان شناسان وطنی و بیگانه عمر عزیز خود را بی دریغ صرف جستجوی او، ترانه هایش، افکارش، زبانش، وبیش از هر چیز تاریخ تولد و مرگش می کنند. حاصل این تلاش ها را می توان به این صورت خلاصه نمود: باباطاهرعریان (یا شخص دیگری به همین نام) احتمالاً وجود داشته، لُر یا کُرد یا همدانی (یا همه با هم) بوده، چند دو بیتی به شیوه ی نگارشی نا آشنا به نام او در تذکره ها ثبت است و برخی معتقدند که او بر زبان عربی هم تسلط داشته و کلمات قصاری هم به آن زبان گفته است. سال و یا حتی دهه ی تولد و مرگ او دانسته نیست و هیچ یک از تاریخ های پیشنهاد شده از سوی علما مبتنی بر شاهدی موثق نیست و هر آن چه در باره ی زندگی او در کتاب ها و تذکره ها به صورت تکراری نوشته اند با عقل سلیم جور در نمی آید. جستجوی بی امان برای یافتن نسخه های "معتبر" ترانه های اوهم تنها ما را به کشف نمونه هایی از دو بیتی ها رسانده که تنها با استفاده از فرمول های پیچیده ی حساب احتمالات می توان درصد احتمال انتساب آن ها را به باباطاهر حدس زد. با این وجود در اندیشه ی تاریخی - ادبیِ ما ایرانی ها، بابا طاهر عریان همدانی شخصیتی حقیقی با آرامگاهی مشخص است و ما او را تواناترین ترانه سرای تاریخ ادب فارسی می دانیم. به علاوه هر چه دو بیتی ساده، دل نشین و نغز(و گاهی عاری از این ویژگی ها) که بتوان آن را به گویش روستاییِ خراسانی خواند متعلق به اوست. چه دلیلی از این متقاعد کننده تر که این دو بیتی هاسال ها به نام باباطاهر ورد زبان فارسی زبانان بوده و اساتید مسلم ادب و موسیقی آن ها را به نام بابا طاهر عریان همدانی دکلمه کرده یا با صدای خوش و دلنشین به آوازخوانده اند.
بیشتر
چیزی حدود یک هزاره از حضور احتمالی عارفی وارسته و ترانه سرایی شوریده به نام نامی باباطاهرعریان همدانی می گذرد و هنوز کاوشگران و باستان شناسان وطنی و بیگانه عمر عزیز خود را بی دریغ صرف جستجوی او، ترانه هایش، افکارش، زبانش، وبیش از هر چیز تاریخ تولد و مرگش می کنند. حاصل این تلاش ها را می توان به این صورت خلاصه نمود: باباطاهرعریان (یا شخص دیگری به همین نام) احتمالاً وجود داشته، لُر یا کُرد یا همدانی (یا همه با هم) بوده، چند دو بیتی به شیوه ی نگارشی نا آشنا به نام او در تذکره ها ثبت است و برخی معتقدند که او بر زبان عربی هم تسلط داشته و کلمات قصاری هم به آن زبان گفته است. سال و یا حتی دهه ی تولد و مرگ او دانسته نیست و هیچ یک از تاریخ های پیشنهاد شده از سوی علما مبتنی بر شاهدی موثق نیست و هر آن چه در باره ی زندگی او در کتاب ها و تذکره ها به صورت تکراری نوشته اند با عقل سلیم جور در نمی آید. جستجوی بی امان برای یافتن نسخه های "معتبر" ترانه های اوهم تنها ما را به کشف نمونه هایی از دو بیتی ها رسانده که تنها با استفاده از فرمول های پیچیده ی حساب احتمالات می توان درصد احتمال انتساب آن ها را به باباطاهر حدس زد. با این وجود در اندیشه ی تاریخی - ادبیِ ما ایرانی ها، بابا طاهر عریان همدانی شخصیتی حقیقی با آرامگاهی مشخص است و ما او را تواناترین ترانه سرای تاریخ ادب فارسی می دانیم. به علاوه هر چه دو بیتی ساده، دل نشین و نغز(و گاهی عاری از این ویژگی ها) که بتوان آن را به گویش روستاییِ خراسانی خواند متعلق به اوست. چه دلیلی از این متقاعد کننده تر که این دو بیتی هاسال ها به نام باباطاهر ورد زبان فارسی زبانان بوده و اساتید مسلم ادب و موسیقی آن ها را به نام بابا طاهر عریان همدانی دکلمه کرده یا با صدای خوش و دلنشین به آوازخوانده اند.
آپلود شده توسط:
Reza
1402/01/14
دیدگاههای کتاب الکترونیکی پیر عریان
"اگردستم رسد بر چرخ گردون -- ازوپرسم که این چین است و آن چون
یکی را میدهی صد ناز و نعمت -- یکی را نان جو آلوده در خون"